به قول زهرا : درووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووود
همین الان یه عالمه عکس از فرهاد گذاشتم ولی نمی دونم چرا فقط اولی رو نشون میده ، به هر حال فعلا حوصله ندارم برای همین جوابم رو می نویسم .....
من کسی رو نجات می دادم که دوسم داشت ولی دوسش نداشتم،اخه من چه جوری اون نفر رو نابود کنم ، چه جوری دوست داشتنش رو خراب کنم و یا بذارم کسی که من رو دوس داره به راحتی از دستم نارحت بشه ..... اما :
معلمم به شدت با من مخالف ِ میگه : نباید همیشه من به خاطر بقیه از علایقم بگذرم میگه : بعضی جاها گذشت بی معنی ِ .
ولی من اصلا نمی تونم احساسات یکی رو نادیده بگیرم و زیر غرور خودم لهش کنم ... اون من رو دوس داره ...پس من نمی تونم در آخرین لحظات اذیتش کنم ... من نمی تونم نادیده اش بگیرم ....
خدایا کمکم کن .......... انتخاب سختی ِ ........ صدف ؟؟؟نگار ؟؟
دوس دارم بزنم تو دهن پدرم (همین الان به خاطر اشتباه املاییم ، دعوا شد )از بس بهم یاد داده + فک کنم .آخه ..... شایدم نگار راست میگه و من الکی خودم رو دارم اذیت می کنم .... از بس بهم دروغ گفته نمی تونم بفهمم کدوم حرفش راسته و یا کدوم یکی دروغ ....