گل گلی

 روزهای ِ گذشته را با تمام برنامه ریزی های ریز و درشتش را یادت می رود ،

بعد می نشینی و تحلیل میکنی که چه شد و چه اتفاقی افتاد که این شد ،

اما خب بعد از اینکه یادت می آید کلی خوشحال می شوی

که هنوز توی ِ فراموشکار خیلی خیلی هم دیر نکرده ای ..

بعد باید بشینی و با خودت فکر کنی که 

صـــــــدف ، خواهر ِ 10 ساله ات را چقدر دوست داری ،

بشینی و تمام خاطراتتان را در همه جا با خودت مرور کنی ،

تند تند حرف ِ دیروزش را مرور کنی که " تو حرم به نیتت نماز خوندم " ،

 بعد باز به انتخاب خودت افتخار کنی

و بدانی که این دخترک رنگ همان پری نارنجی های دنیای توست ،

کلی برای ِ یک سال بزرگتر شدنش ذوق کنی

و سراسر وجودت پر شود از خرداد های دم کرده و شیک ِ   بودنش ،

حالا از تمام این ها هم که بگذری ،

می شود یک خاطره ی خوش ، لا به لای افکار ِ متورم ِ فکرت ،

که تو روزی نقاشی خودتون دو تا را کشیدی که غرق شده بود در شهر خدا و حرم ..

چقدر ممنون باشم ازش به خاطر همه ی این روزهایی که کنارم بود ؟

به خاطر تموم خوبی هاش؟

 به خاطر تموم وقتایی که از دلتنگی به خودم میپیچیدم

و صدای خنده هاش دلتنگی هام ُ میشست و جلو آفتاب پهن میکرد !

چقدر ممنون باشم ازش به خاطر تموم روحیه ای که داشت و به من تزریق میکرد !

به خاطر تموم شاکی شدن هاش ، غر زدن هاش به فرفره مو ،

به خاطر تموم "شکلات تخته ای سیاه " گفتن هاش ..

به خاطر بودنش که وقتی هست ، تمام دنیا تو دستام ِ

چقدر ممنون باشم ؟

بودنت به وسعت ِ ثانیه های خوب لبخند هایت ،

بودنت به اندازه ی واژه واژه های دوست داشتنی ات ،

بودنت به انتهای ِ مهربانیت مبارک ، مبارک دختر شکوفه و پرتقالی ِ من ..  *:)

بودنمـــآن با همدیگه را عـــآشق هستم ، میفهمی ؟! عـــآشق ...

این که مغروری و کم پیش میاد بهم بگی " دوست دارم " ،

اینکه چشات موج داره ،

اینکه خیلی محکم وایستادی ،

اینکه میگی استخاره خوب در اومده ، مهلا درداشُ داد نمیزنه ،

اینکه قرمـــز یکی از رنگ های مورد علاقه ت ِ ،

اینکه بهم میگی دیوونه ،

همین که با لوس بازی های من قهقهه میزنی ،

همین که غرهای ِ زیادم ُ گوش میدی ،

همین که جا نمیزنی تو دوست داشتنمون ،

همین که خوب بودی برام و خوب نبودم واست ،

همین که روز به روز دارم برات شکل یه قلب گُنده میشم ،

این که با خوشی های من میخندی و بابت درد هام غم میپیچه بین صدات ،

اینکه بهم میگی : از تبار باران ، شاد و شنگول ِ قبلی باش ،

اینکه میدونی من از  لب خندک *:) خوشم میاد ،

اینکه وقتی ناراحتی باید سکوت کنم ،

اینکه منطقی ای و کلی ازت یاد گرفتم که خوب باشم ،

همین که منُ ساده دوست داری ، ساده یِ ساده !

همین که میدونم هستی ،

همین که میگی ببینم روی ِ اسید تو حلقُ کم میکنی ،

همین که بهم میگی باید خودتُ ثابت کنی ، همین که ...

میبینی ، واسه دوست داشتنت هزار تا دلیل دارم صدف ِ زندگی ِ من *:)

 

+ نقاشی ما دو تـــآ  کفتر ِ عــآشق ! خخخ *:) (:*

++ این آهنگ ، مال ِ توئــه ..

 

 




نوشته شدهجمعه 28 شهريور 1393برچسب:سنجاق شده به : از ته ته ته ته قلبم نوشت , توسط ملاغه وکلاقه و الاغح وگاوه
.: هک شده amin hackerاین وبلاگ توسط :.